۱۳۸۹ بهمن ۱۰, یکشنبه

#1



هرچقدر هم که دختر گیلاس باشی ومدام
شکوفه بیاید که درختها در ها را باز کنند
هرچقدر هم که مادر های زمین برایت اشک ریخته باشند
بازهم گیسوانت سفید میشوند که در زمستان
مردان منتظر چیزی نباشند
حالا تو هی بشین و و از داستانهایت برای
گلدان بگو
حالا توهی بشین و پاشو و بشین و پاشو
و مگر میشود
...

هیچ نظری موجود نیست: