از حال رفتم و
در گذشته به هوش آمدم
می دانی
مشکل از ما نبود
مشکل از تابستان بود
از خورشید
از کوچه هایی که
پیمودیم
مشکل از
خاطرات بود
که با من به حال
آمده بودند
مشکل اصلا
از حال بود
که گذشته رهایش
نکرده بود
مشکل از ما نبود
خیالت راحت
در گذشته به هوش آمدم
می دانی
مشکل از ما نبود
مشکل از تابستان بود
از خورشید
از کوچه هایی که
پیمودیم
مشکل از
خاطرات بود
که با من به حال
آمده بودند
مشکل اصلا
از حال بود
که گذشته رهایش
نکرده بود
مشکل از ما نبود
خیالت راحت
۱ نظر:
امان از وقتي كه حال آدم راه ِ گريزي از گذشت نداره!
ارسال یک نظر