۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۱, جمعه

ای کاش

گم شده ام انگار
در کوچه های
بی ازدحام شهر؛
ای کاش
از میانه های کوچه
قد می کشیدی و
مرا
به نام کوچکم می خواندی،
حتم دارم پیدا می شدم
آنگاه که
آخرین الف از نامم
از لبان تو خارج می شد.

۲ نظر:

شهریار کوچولو گفت...

سلام
گم شده ام انگار
در کوچه های
بی ازدحام شهر؛
ای کاش
سری به کوچه ی کوچک ما هم میزدی

(آپم)

شهریار کوچولو گفت...

اگر خواستى بروى
تو را به جان تيله هايم قسم
مردانگى كن،
لحظه اى
به ايست
دستت را برايم بالا بياور
و
زير لب
زمزمه كن
زمزمه كن!
اما به هر حال ممنونم و متشکر
موفق باشی و سر بلند، در سکوت